برخی نقطه آغاز استفاده از برنامه ریزی به شیوه مدرن در ایران را تشکیل شورای برنامه ریزی در سال 1316 می دانند و عده ای دیگر شروع این پروسه را استفاده محدود حکومت پهلوی اول از تفکر برنامه ریزی در سال 1312 ؛ اما اگر توسعه را فرآیندی با ابعاد مختلف و مجموعه اهداف گوناگون بدانیم که جنبه های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه را شامل می شود و برنامه توسعه را مجموعه اسنادی بر می شمرد كه در آن شرایط مطلوب در چارچوب محدودیت ها و منابع ترسیم و خط مشی ها و سیاست های مناسب برای تحقق آن مشخص می شود. نخستین برنامه مدرن توسعه کشور در سال 1327 و تحت عنوان” برنامه هفت ساله عمرانی” تصویب شد که برای هدایت درآمدهای نفتی و با نگاهی تمرکزگرا تدوین شده بود و بعدتر به دلیل بزرگتر شدن حجم دولت و افزایش هزینه های جاری دستگاه های دولتی از مسیر خود منحرف شد.
برنامه های بعدی عمرانی نیز در نگاهی کلی سرنوشتی مشابه داشتند و عمدتا به دلیل گرایش به اقتصاد دستوری و تکیه به مدیریت متمرکز دولتی نتوانستند در چارچوب پیش بینی های انجام شده، به مدیریت منابع بپردازند و فراز و نشیب های فراوان در سیاست های پولی و بازرگانی دولت خصوصا در اواخر دهه 40 و نیمه اول دهه 50 شمسی موفقیت زیادی برای آنها رقم نزد. نا کارآمدی، تک بعدی و اقتدارگرایانه بودن الگوهای مورد استفاده در تدوین برنامه های توسعه پیش از انقلاب و لحاظ نشدن جنبه های مختلف هنجارهای ارزشی و فرهنگی کشور و ناهماهنگی با شرایط بین المللی در کنار رشد بی سابقه درآمدهای نفتی ، علی رغم برخی موفقیت های مقطعی و تجارب ارزشمند، عملا نتیجه ای جز گرایش به سمت اقتصادی دولتی تر و مرکز محور نداشت. با وقوع انقلاب اسلامی در سال 57 و ملی شدن برخی صنایع، انحصار بانک ها در دست دولت و به دنبال آغاز 8 سال جنگ تحمیلی، نظام برنامه ریزی و توسعه تا اواخر دهه 60 ، برای مدتی بیش از یک دهه ، فرصتی برای عرض اندام نیافت. با پایان رسمی جنگ در سال 1367 و ضرورت بازسازی اقتصاد آسیب دیده کشور، بهبود وضع معیشتی مردم، اولین برنامه پنج ساله توسعه کشور از سری پنجگانه این برنامه ها، در سال 1368 آغاز شد و به اجرا درآمد. از این چهار برنامه، برنامه پنجم هنوز روی میز است اما پرونده چهار برنامه، یکی پس از دیگری مختومه شده است. در ادامه نوشتار حاضر نگاهی داریم به کلیات، اهداف و محورهای برنامه اول تا چهارم. محتوای این گزارش بر اساس تحلیل ها و آثار منتشر شده در سالهای اخیر جمع آوری شده است.
برنامه توسعه پنجساله اول (1368-1372)
برنامه پنجساله اول توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در دوره 1372 – 1368 ، با انتخاب راهبرد «آزادسازی اقتصادی » آغاز شد. هدف اصلی این برنامه آن بود كه با سرمایه گذاری دولت در زمینه بازسازی خسار تهای جنگ تحمیلی و بهره برداری حداكثری از ظرفی تهای موجود، روندهای منفی اقتصادی حاكم را به نفع ایجاد رشد اقتصادی در كشور تغییر دهد و بستر تداوم رشد در آینده را فراهم کند. از این رو، برنامه اول توسعه به «برنامه سازندگی » شهرت یافت كه مركز ثقل برنامه بود.
همانگونه که ذکر شد، جه تگیری اصلی برنامه اول توسعه، آزادسازی اقتصادی و بازسازی زیربناهای خسارت دیده ناشی از جنگ تحمیلی بود. در این راستا رشد اقتصادی از اساس یترین نیازهای توسعه ملی به شمار آمد و سیاستهای اقتصادی برای افزایش تولید در دستور كار قرار گرفت. مه مترین اهداف و سیاس تهای برنامه اول توسعه را م یتوان ب ه این صورت خلاصه کرد:
اهداف اصلی برنامه اول توسعه
1- ایجاد تحرك در سرمای هگذاری، اشتغال مولد، رشد اقتصادی با تأكید بر كاهش وابستگی و خودكفایی محصولات استراتژیك كشاورزی و مهار تورم.
2- كاهش نرخ رشد جمعیت و كاهش نرخ مرگ ومیر، افزایش نرخ باسوادی و پوشش تحصیلی.
3- تلاش به منظور تأمین عدالت اجتماعی اسلامی.
4- گسترش كمی و ارتقای كیفی فرهنگ عمومی با توجه خاص به نسل جوان.
5- بازسازی و نوسازی و تجهیز بنیه دفاعی و ظرفیت های تولیدی و زیربنایی خسارت دیده.
6- اصلاح سازمان و مدیریت اجرایی و قضایی كشور.
7- سازماندهی فضایی و توزیع جغرافیایی جمعیت و فعالیتها متناسب با مزیتهای نسبی هر منطقه به استثنای مواردی كه ملاحظات سیاسی و نظامی ایجاب می کند.
مهم ترین سیاست های برنامه اول توسعه
1 – تقویت پول ملی و كنترل تورم از طریق كاهش كسری بودجه.
2- كاهش هزینه های دولت از طریق جلب مشاركت مردم در ایجاد و اداره مؤسس ههای آموزشی و درمانی.
3- تغییر سیستم سهمیه بندی كالاهای اساسی به نحوی كه یارانه آنها متوجه افراد كم درآمد شود.
4- تغییر سیاست نرخگذاری كالاها و خدمات به طوری که قیمت های تعادلی منابع اقتصادی به وجود آید.
5- شكستن انحصار دولتی تجارت خارجی در برخی موارد طبق قانون برنامه اول.
6- حذف تشكل های انحصاری در تولید و توزیع كالا.
7- حمایت از شركت های تعاونی تولیدی و تشكیل آنها در زمان معین كه قادر به رقابت باشند.
عملكرد برنامه اول
عملكرد برنامه اول توسعه نشان می دهد كه با شروع برنامه، رشد اقتصادی چشمگیر بود اما در سا لهای آخر برنامه روند رشد اقتصاد، نزولی شد. رشد اقتصادی كه در سال 1370 حدود 1/ 10 درصد بود در سال 1372 به 9/ 4 درصد رسید. این امر نشا ندهنده آن است كه این برنامه نتوانست رشدی مستمر و پایدار را در اقتصاد شكل دهد و رشد اقتصادی تحت تأثیر تحولات خارج از كنترل برنامه قرار گرفت. از رویدادهای مهم این دوره افزایش موقت درآمدهای نفتی كشور ناشی از اشغال نظامی كویت، تزریق سریع وامهای خارجی در اقتصاد ملی و به تبع آن، به وجود آمدن بحران سررسید بدهی ها بود. علاوه بر این، برنامه در طول اجرا، دستخوش تغییر و تحول شد. ازجمله این تجدید نظرها می توان به: عدم بهره گیری از ظرفیت های موجود، اولویت دادن به استراتژی تشویق صادرات، سیاست تك نرخی كردن ارز و آزاد گذاشتن قیمت آن و خصوصی سازی سریع اشاره کرد. متوسط سالانه رشد اقتصادی در طول برنامه، حدود 4/ 7 درصد بود. هر چند افزایش رشد اقتصادی، به خصوص در مقایسه با سالهای قبل از برنامه دستاورد مثبت برنامه محسوب می شود اما در مقایسه با رشد هدف گذاری شده در برنامه، پایینتر بود كه حاكی از عدم تحقق صددرصد اهداف برنامه است. در برنامه اول توسعه به طور متوسط در هر سال 384 هزار فرصت های شغلی جدید ایجاد شد كه حاكی از تحقق 97 درصدی هدف برنامه بود.
برنامه اول در دستیابی به هدف كاهش نرخ بیكاری موفق بود به طوری كه در پایان برنامه، نرخ بیكاری به 5/ 11 درصد كاهش پیدا كرد. در برنامه مقرر شده بود كه سرمایه گذاری توسط بخش غیردولتی با نرخ رشد متوسط سالانه 2/ 12 درصد افزایش یابد كه بیشتر از رشد در نظر گرفته شده برای بخش دولتی بود. در عمل، رشد متوسط سالانه سرمایه گذاری توسط بخش دولتی بیشتر از بخش غیردولتی بود. بنابراین، می توان گفت كه رویكرد برنامه مبنی بر افزایش نقش بخش خصوصی در اقتصاد موفقیت آمیز نبود. عملكرد رشد نقدینگی در این برنامه بیشتر از هدف مورد نظر ( 2/ 8 درصد در سال) بود. متوسط رشد سالانه نقدینگی در برنامه اول 25/1 درصد بود. براساس اطلاعات جدول، متوسط رشد سالانه تورم در طول برنامه اول 9/ 18 درصد بوده كه 5/ 4 درصد بیش از میزان هدف گذاری شده برنامه است.
برنامه اول توسعه در زمینه های اجتماعی دستاوردهای مهمی داشت. كه از آن جمله می توان كاهش نرخ رشد جمعیت (از 5/ 3 درصد به حدود 2 درصد)، كاهش نرخ مرگ و میر، افزایش نرخ باسوادی و افزایش پوشش تحصیلی را نام برد. به طور كلی برنامه اول توسعه در ایجاد بسترهای قانونی متناسب با سیاست های راهبردی اعلام شده خود، موفق عمل نکرد به طوری كه استراتژی خصوصی سازی و سیاست های آزادسازی ارز و تجارت خارجی به طور كارآ به مرحله اجرا در نیامد و به دلیل مشكلات به وجود آمده، موجب تورم قیمت ها در یكی، دو سال آخر برنامه اول شد كه سیر صعودی آن تا اوایل برنامه دوم نیز ادامه یافت.
برنامه پنجساله دوم توسعه (1374-1378)
استراتژی اصلی برنامه دوم توسعه تثبیت دستاوردهای برنامه اول توسعه، ایجاد ثبات در روندهای اقتصادی كشور و كاهش بار سنگین تحولات اقتصادی بر جامعه بود. این برنامه از جهت ساختار و ماهیت تفاوتی با برنامه اول نداشت و مبتنی بر آزادسازی اقتصادی و خصوصی سازی بود. برنامه دوم نیز رشد و توسعه اقتصادی را از اصلی ترین اهداف خود می دانست و تأكید خاصی بر پایداری آن داشت. «برنامه ثبات اقتصادی » عنوان دیگر برنامه دوم توسعه بوده است. مهم ترین سیاست ها و اهداف كلان برنامه دوم توسعه به شرح زیر است:
اهداف كلان برنامه دوم توسعه
1- تلاش برای تحقق عدالت اجتماعی.
2- رشد فضایل براساس اخلاق اسلامی و ارتقای فرهنگ عمومی.
3- تلاش به منظور حاكمیت كامل قانون و حفظ امنیت مردم و ترویج فرهنگ احترام به قانون، نظم اجتماعی و وجدان كاری.
4- هدایت جوانان و نوجوانان در عرصه های گوناگون و مشاركت آنها در حوز ههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی.
5- رعایت اصول حكمت، عزت و مصلحت كشور در سیاست خارجی.
6- تقویت بنیه دفاعی كشور.
7- رشد و توسعه پایدار با محوریت بخش كشاورزی.
8- افزایش بهره وری، حفظ محیط زیست و استفاده بهینه از منابع كشور.
9- تلاش به منظور كاهش وابستگی اقتصاد به درآمدهای نفت و توسعه صادرات غیرنفتی.
مهم ترین سیاست های برنامه دوم توسعه
1- تشویق صادرات با توجه به مزیت های نسبی كشور و ایجاد رقابت با دنیای خارج به منظور توسعه كمی و كیفی فناوری داخلی.
2- تكمیل و توسعه بازارهای پول، سرمایه، كار و خدمات.
3- كارآیی سیاست مالی از طریق بررسی و تدوین نظام برنامه ریزی و بودجه بندی كشور و افزایش سهم درآمدهای مالیاتی در تأمین بودجه، ایجاد تعادل منطقی بین درآمد و هزینه ها، واگذاری امور به مردم و كاهش تشكیلات دولت در طول برنامه و فعالیت های اعمال تصدی دولت.
4- كنترل جمعیت از طریق افزایش سطح آگاهی افراد و انجام طرح های آماری به منظور اطلاع از تحولات جمعیتی و بازار كار كشور.
5- ایجاد اشتغال از طریق تقویت شبكه جمع آوری و پردازش اطلاعات بازار كار، توسعه و حمایت از صنایع كوچك، صنایع تبدیلی و…
6- اصلاح سیستم قیمت گذاری.
یادآوری می شود، اهداف كلان برنامه یادشده كه حاوی هدف های كمی می شد، اغلب دربرگیرنده شاخصهای اقتصادی بود.
عملكرد برنامه دوم توسعه
برنامه دوم توسعه در شرایطی آغاز شد كه با بهره برداری از ظرفیت های بدون استفاده موجود در سالهای برنامه اول، هرگونه تغییر در روندهای اقتصادی مستلزم سرمایه گذاری در زمینه های جدید اقتصادی بود. بروز بحران بدهی های ارزی در اوایل برنامه یادشده و لزوم صرفه جویی در مصارف ارزی، عدم ثبات در سیاست های پولی و مالی و ارزی، كاهش قیمت نفت از مقدار پیشبینی شده در سال 1376 و کاهش شدیدتر آن در سال 1377 ، خشكسالی در اكثر استانهای كشور و تحولات سیاسی در داخل كشور باعث شد تا دستیابی به اهداف پیشبینی شده در برنامه با مشكلاتی همراه شود. به عبارت دیگر، در اجرای برنامه دوم تغییر جهت اساسی از استراتژیهای اعلام شده روی داد. كنترل ارز، فشار بده یهای خارجی، افزایش نرخ تورم و افزایش انتظارات تورمی و فشار تقاضا برای خرید كالا و ارز باعث شد تا مجموعه ای از ساز و كارهای كنترل اقتصادی شامل سیستم ارز چندنرخی، برقراری مجدد كنترل قیمتها، كنترل واردات و اعمال سیاست انقباض پولی به وجود آید.
عملكرد برنامه دوم توسعه نشان می دهد، میانگین رشد تولید ناخالص داخلی 2/ 3 درصد در سال بود كه با هدف برنامه مبنی بر رشد اقتصادی 1/ 5 درصدی، فاصله داشت. با توجه به اینكه سرمایه گذاری توسط بخش غیردولتی در برنامه دوم با رشد متوسط سالانه 7/ 13 درصد افزایش یافت، می توان گفت كه نقش بخش خصوصی در اقتصاد در مقایسه با برنامه اول، بیشتر بود. عملكرد برنامه دوم توسعه از لحاظ ایجاد فرصت های شغلی و نرخ بیكاری مطابق با اهداف تعیین شده، نبود به طوری كه طبق اهداف برنامه دوم توسعه، باید نرخ بیكاری به 6/ 12 درصد كاهش می یافت در حالی كه عملكرد آن 1/ 13 درصد را نشان می دهد. ضمن اینكه اشتغال جدید ایجاد شده در سال های برنامه دوم حدود 263 هزار نفر بود كه باید طبق هدف برنامه ای آن 404 هزار اشتغال جدید ایجاد می شد. در حوزه پولی و تورم نیز اهداف برنامه محقق نشد به طوری که متوسط عملكرد نرخ رشد نقدینگی در سالهای برنامه دوم توسعه برابر با 5/ 25 درصد بود در حالی که براساس هدف پیشبینی شده آن باید 5/ 12 درصد می شد. همچنین متوسط عملكرد نرخ تورم در طول برنامه دوم حدود 6/ 25 درصد بود كه از رقم هدف برنام های آن حدود 2/ 13 واحد درصد بیشتر بوده است.
برنامه پنجساله سوم توسعه (1379-1383)
مشکلات ساختاری برنامه اول و دوم توسعه ، نگاه اجتماعی به مسایل اقتصادی در داخل و سیاست تنش زدایی در روابط بین الملل و بهبود روابط در اوپك و ارایه طرح ساماندهی اقتصاد در سال 1377 ، منجر به شکل گیری سرمشق اصلاح ساختار اقتصادی با رویکرد داخلی در برنامه سوم توسعه شد. از این رو، مهم ترین ویژگی برنامه سوم توسعه، سعی در فراهم ساختن الزام های تحقق یك توسعه پایدار بود. براساس این، برنامه سوم با راهبرد اصلاحات اقتصادی مبتنی بر رویكرد « توسعه اقتصاد رقابتی » از طریق حركت به سمت آزادسازی اقتصادی همراه با شکل گیری نظام جامع تأمین اجتماعی و اصلاحات قانونی و نهادی و لغو انحصارات برای فراهم شدن زمینه های مشاركت بخش خصوصی و کاهش تصد یگری دولت طراحی و تدوین شد. از این رو، برنامه سوم توسعه به «برنامه اصلاح ساختاری » نیز مشهور بود كه این موضوع، نقطه اتكا و مركزی برنامه سوم به شمار می آمد.
جهت گیری اصلی این برنامه، اصلاحات ساختاری و نهادی به منظور آزاد سازی و خصوصی سازی بود. اصلاح محیط كسب و كار، مقررات زدایی از فرآیند سرمایه گذاری، تقویت قدرت رقابت پذیری از طریق حركت به سمت آزادسازی نظام قیمت ها و تعیین قیمت بر مبنای ساز وكار بازار به عنوان ابزار تخصیص بهینه منابع، از راهبردهای این برنامه محسوب می شد. یكسان سازی نرخ ارز، آزاد سازی تجارت و حذف موانع غیرتعرفه ای، تخصیص رقابتی منابع بانكی، تأسیس بانك توسط بخش غیردولتی، تشكیل حساب ذخیره ارزی و حذف یارانه انرژی از مقوله های اصلاح نظام قیمت ها به شمار می آمد كه در برنامه سوم توسعه بر آنها تأكید شده بود.
جهتگیری های برنامه سوم توسعه
به طور كلی مهم ترین جهتگیری های برنامه سوم توسعه شامل موارد زیر بود:
1- اصلاحات ساختاری و نهادی در بخش عمومی برای افزایش كارآیی دولت و بالا بردن بهره وری منابع ملی.
2- بازنگری و تنظیم سیاس تهای مالی، پولی، ارزی، تجاری، اشتغال و تولید به همراه گسترش نظام تأمین اجتماعی با تأكید بر هدفمند كردن سیاست های حمایتی.
3- افزایش اشتغال مولد.
4- خصوصی سازی و کاهش تصدیگری دولت.
5- كاهش وابستگی به درآمدهای حاصل از صدور نفت خام.
6- لغو انحصارات شامل انحصار توزیع قند و شكر و انحصار دخانیات.
7- ایجاد جهش در صادرات غیرنفتی.
8- حذف موانع غیرتعرفه ای.
9- تفکیک حوزه های سیاستگذاری از تصدیگری.
10- استفاده مناسب از توان ساخت داخل و تقویت پیمانكاران و مشاوران داخلی.
11- تشكیل نهاد های حامی سرمایه گذاری خطر پذیر.
12- اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم و چگونگی برقراری و وصول عوارض.
13- تمركززدایی از ساختار اداری و اقتصادی.
14- رشد ارزشهای انسانی، ارتقای ظرفیتهای معنوی جامعه و تقویت باورهای دینی به منظور توسعه فرهنگی كشور.
15- تأمین حقوق و آزادیهای مشروع و قانونی همه شهروندان و ایجاد و تقویت فضای مطمئن و قانونمند برای تمام فعالیتها.
عملكرد برنامه سوم توسعه
خط مشی های یادشده در قسمت پیشین از سال 1379 اجرایی و در این راستا، اقدام ها و اصلاحاتی آغاز شد كه از جمله این اصلاحات می توان به: اصلاح نرخ ارز و اجرای سیاست یكسان سازی نرخ ارز، جایگزینی تدریجی تعرفه به جای موانع غیرتعرف های و فراهم آوردن شرایط برای كاهش تعرفه ها، تأسیس بانك های خصوصی داخلی و بانك های خارجی در مناطق آزاد به همراه تقویت بازار بورس (راه اندازی بور سهای منطقه ای و کالا) و نظام مالی غیربانكی به منظور انحصارزدایی از شبكه بانكی و تأمین اطمینان بیشتر برای سرمایه گذاری، تصویب و اجرای قانون سرمایه گذاری خارجی، قانون جدید مالیاتها، قانون تجمیع عوارض، حذف پیمان سپاری برای صدور كالا، خصوصی سازی بانكها، ایجاد بیمه خصوصی و ایجاد حساب ذخیره ارزی اشاره كرد كه برای تحكیم بنیانهای تولید و سرمایه گذاری بود. با توجه به توضیحات یاد شده، از مهم ترین سیاستهای اجرا شده در برنامه سوم توسعه ایجاد حساب ذخیره ارزی و یكسان سازی نرخ ارز بود. ایجاد حساب ذخیره ارزی حاصل از صادرات نفت خام به نوعی اصلاح ساختار بودجه به منظور كنترل نوسانهای درآمد نفتی و ایجاد منابع سرمایه گذاری به ویژه برای بخش خصوصی به شمار می آمد. یكسان سازی نرخ ارز با توجه به اینكه نرخ ارز در بودجه های سالانه برای برآوردهای ریالی در نظر گرفته می شود، بودجه سالانه را تحت تأثیر قرار می دهد. حاصل تلاشهای انجام شده در طول برنامه سوم، دستیابی به متوسط رشد اقتصادی سالانه 1/ 6 درصدی و رشد سرمایه گذاری 7/ 10 درصدی بوده كه بیشتر از اهداف برنامه است. عملكرد بازار كار در برنامه سوم توسعه نسبت به برنامه دوم توسعه در وضعیت بهتری قرار داشت به طوری که نزدیك به 76 درصد فرصتهای شغلی جدید تحقق یافت و نرخ بیكاری در پایان برنامه به كمتر از میزان هدف گذاری شده، رسید. به طور كلی این برنامه نسبت به برنامه های دیگر موفق تر عمل کرد و منجر به بهبود شرایط عمومی کسب و کار شد. متوسط رشد سالانه تورم در برنامه سوم 9/ 15 درصد هدف گذاری شده بود كه با توجه به عملكرد 14/1 درصدی آن، می توان گفت كه این برنامه در دستیابی به این هدف موفق بوده است. برنامه سوم توسعه نیز در برخی اهداف خود ناکام بود که می توان به روند كند خصوصی سازی، ادامه پرداخت یارانه های سنگین به بخش انرژی و تولید كشور، موفق نبودن در زمینه مقررات زدایی و لغو انحصارات و رواج بازار قاچاق و بازار غیررسمی اشاره کرد.
برنامه پنجساله چهارم توسعه (1384-1388)
مهم ترین ویژگی برنامه چهارم توسعه تهیه و تصویب آن در چارچوب سند چشم انداز بیست ساله و پس از ابلاغ سیاستهای کلی برنامه توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی است. هدف از این نوع برنامه ریزی، نگاه فعال و آینده ساز به مسایل بود كه لازمه این نوع نگاه، حرکت بر پایه مدیریت چشم انداز است. در چارچوب چشم انداز، برنامه ریزی ها و حرکت های فردی و اجتماعی در راستای آینده سازی جهت گیری می شوند. در این چارچوب، تمام قلمروهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی به صورت یک کلیت مطرح است. همچنین تحولات صورت گرفته در نظم جهانی به خصوص در عرصه اقتصاد و مطرح شدن مباحثی مانند همگرایی سیاست ها، جهانی شدن تولید، نظام جدید تقسیم كار بین المللی، بهره مندی از علوم و فناوری پیشرفته، دگرگونی در قلمروی فعالیت دولت، الزامها و قانونمندی های مهم در نظم جدید جهانی، موجب شد در برنامه چهارم توسعه علاوه بر تأكید بر ادامه سیاست های اصلاح ساختاری برنامه سوم توسعه، پایه های جدیدی برای تغییر در روند توسعه كشور پیشبینی شود.
محورهای اصلی برنامه چهارم توسعه
همانگونه كه ذکر شد، برنامه چهارم توسعه در قالب سند چشم انداز كشور در افق 1404 و با جه تگیری كلی رشد مستمر و پرشتاب اقتصادی تدوین شد. برنامه چهارم توسعه با توجه به موضوع اصلی آن به «برنامه توسعه پایدار با رویكرد جهانی » نیز مشهور است. قابل ذکر است، پس از ابلاغ سند یادشده، سیاست های كلی برنامه چهارم توسعه به منظور تدوین برنامه چهارم توسعه توسط رهبر انقلاب اسلامی تأیید و ابلاغ شد. سیاست های كلی برنامه چهارم توسعه در چهار حوزه: 1- امور فرهنگی، علمی و فناوری، 2- امور اجتماعی، سیاسی، دفاعی و امنیتی، 3- امور مربوط به مناسبات سیاسی و روابط خارجی و -4 امور اقتصادی تدوین و ابلاغ شد. مضامین و محورهای اصلی برنامه چهارم توسعه به شرح زیر است:
1- بسترسازی برای رشد سریع اقتصادی.
2- تعامل فعال با اقتصاد جهانی.
3- رقابت پذیری اقتصادی.
4- توسعه مبتنی بر دانایی.
5- حفظ محیط زیست.
6- آمایش سرزمین و توازن منطقه ای.
7- ارتقای سلامت و بهبود كیفیت زندگی.
8- ارتقای امنیت انسانی و عدالت اجتماعی.
9- توسعه فرهنگی.
10- امنیت ملی.
11- توسعه امور قضایی.
12- نوسازی دولت و ارتقای اثربخشی حاكمیت.
لازم به یادآوری است كه در برنامه چهارم توسعه به لحاظ پوشش جغرافیایی در سطوح ملی، بخشی و استانی به تبیین اهداف پرداخته شده است.
عملکرد برنامه چهارم توسعه
مقایسه عملکرد و اهداف پیشبینی شده در برنامه چهارم نشان می دهد که میانگین رشد سالانه اقتصادی در سه سال اول برنامه چهارم، حدود 7/ 6 درصد بوده که از متوسط رشد سالانه موردنظر برنامه برای این سه سال، یعنی حدود 4/ 7 درصد، کمتر است. متوسط رشد سالانه سرمایه گذاری نیز طی دوره یادشده حدود 6 درصد بوده است. بررسی سه شاخص مهم دیگر، اشتغال جدید، نرخ بیكاری و نرخ تورم نشان می دهد كه طبق هدف برنامه چهارم توسعه، نرخ بیكاری باید در پایان سال سوم به 1/ 10 درصد كاهش می یافت، در صورتی كه عملكرد آن 7/ 12 درصد شده است. عملكرد اشتغال جدید در سه سال اول برنامه یادشده به طور متوسط 725 هزار نفر در سال بوده است كه باید طبق اهداف برنامه متناظر آن به 848 هزار نفر بالغ می شد. نرخ تورم از 4/ 10 درصد در سال 1384 به 18/4 درصد در سال 1386 افزایش یافته است.
برنامه پنج ساله پنجم توسعه (1390-1395)
قانون برنامه پنجم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، در 15 دیماه 1389 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید و اجرای آن با ابلاغ در سال 1390 رسما آغاز شد. بر اساس زمان بندی اجرای این برنامه قرار است در سال 1395 به پایان برسد. تحولات دولت و روی کار آمدن دولت یازدهم با توجه به تفاوت های عمیق سیاست ها و نگاه کلان آن در حوزه های مختلف اجتماعی ، فرهنگی اقتصادی با دولت های نهم و دهم تردیدهایی درباره شیوه ادامه این برنامه ایجاد کرده است که به هر حال قضاوت درباره کلیات و اجرای آن به گذشت زمان و فرصتی بهتر نیازمند است.
منابع:
این گزارش بر اساس منابع و مقالات مختلف موجود در اینترنت جمع آوری و تنظیم شده است که بخشی از منابع مورد استناد این مطالب عبارتند از:
1- بانك مركزی جمهوری اسلامی ایران، گزارش اقتصادی و ترازنامه، سالهای مختلف.
2- بانك مركزی جمهوری اسلامی ایران، نماگرهای اقتصادی. شماره 54 .
3- سازمان مدیریت و برنامه ریزی كشور، سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 هجری شمسی، آذر 1382 .
4- سازمان برنامه و بودجه، قانون برنامه اول توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران.
5- سازمان برنامه و بودجه ، قانون برنامه دوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران.
6- سازمان برنامه و بودجه، قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران.
7- سازمان مدیریت و برنام هریزی كشور، قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران.
8- سازمان مدیریت و برنامه ریزی كشور، مبانی نظری و مستندات برنامه چهارم توسعه، جلد اول و دوم، تابستان 1383.
9- معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی رییس جمهوری، گزارش اقتصادی و نظارت بر عملكرد برنامه، سالهای مختلف.
10- سازمان مدیریت و برنام هریزی كشور، گزارش ربع قرن عملكرد نظام جمهوری اسلامی ایران.
11- وزارت نیرو، ترازنامه انرژی، سا لهای مختلف.
12- مركز آمار ایران، سرشماری عمومی نفوس و مسكن، سا لهای 1375 و 1385 .
13- معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی رییس جمهوری. دفتر برنامه ریزی و مدیریت اقتصاد كلان، گزارش برنامه ریزی برای برنامه پنجم توسعه.
14- مستندات برنامه دوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، جلد اول، نظام برنامه ریزی و تركیب گروه های كاری، انتشارات سازمان برنامه و بودجه، سال 1372.
15- مستندات برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، جلد اول، نظام برنامه ریزی برنامه سوم، انتشارات سازمان برنامه و بودجه،سال 1377 .
16- مستندات برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، جلد چهارم، گزارش عملكرد چهار سال اول برنامه دوم، انتشارات سازمان برنامه وبودجه، مرداد 1378.
17- راهكارهای اجرایی قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، سازمان مدیریت و برنام هریزی كشور.
18- مركز پژوه شهای مجلس شورای اسلامی، دفتر مطالعات برنامه و بودجه، تحول برنامه ریزی در ایران و چند كشور منتخب، آبان 1387 .
19- دفتر برنامه ریزی و مدیریت اقتصاد كلان، تصویر كلان برنامه های توسعه، فروردین 1